گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد سيزدهم
6 . عظمتِ ذکر «بسم اللَّه»



لیکن هر دو روایت ، فاقد سند معتبرند و از این دو روایتْ ضعیف تر ، حدیثی است که به امام علی علیه السلام نسبت داده شده که فرمود : أنَا النُّقطَهُ الَّتی تَحتَ الباءِ المَبسوطَهِ . (1) من ، همان نقطه زیر بایِ کشیده هستم .

6 . عظمتِ ذکر «بسم اللّه »در احادیث اسلامی ، شش ویژگی برجسته برای «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آمده است . این ویژگی ها عبارت اند از : 1 . نزدیک ترینِ نام خدا به اسم اعظم است ؛ 2 . همه کتاب های آسمانی ، با این نام آغاز شده اند ؛ 3 . نخستین سخنی است که بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل شد ؛ 4 . ارجمندترین آیه قرآن است ؛ 5 . تاج سوره های قرآن است ؛ (2) 6 . جزئی از نماز است . هر چند حکمت و حقیقت این ویژگی ها ، برای ما به طور کامل معلوم نیست ؛ لیکن بی تردید ، این ویژگی ها نشان دهنده عظمت این ذکر و نقش مؤثّر و تعیین کننده آن در خودسازی و سازندگی است . همچنین آداب گفتن (3) و نوشتن و تأکید

.

1- .مشارق أنوار الیقین : ص 21 . در ینابیع المودّه (ج 1 ص 213 ح 15) آمده : در الدُّرُّ المُنَظَّم آمده است : همه اسرار کتاب های آسمانی ، در قرآن آمده است و همه آنچه در قرآن هست ، در سوره فاتحه آمده است و همه آنچه در سوره فاتحه هست ، در «بسم اللّه » آمده است و همه آنچه در «بسم اللّه » آمده است ، در نقطه زیر باء هست و امام علی علیه السلام فرموده است : «من ، نقطه زیر باء [ بسم اللّه ] هستم» .
2- .به استثنای سوره توبه .
3- .ر . ک : ص 295 (آداب «بسم اللّه الرحمن الرحیم») .

ص: 202



7 . فضیلت تعلیم «بسم اللَّه»

8 . برکات ذکر «بسم اللَّه»

در برخوردِ توأم با احترام با نوشته این ذکر ، دلیل دیگری بر اهمّیت آن است .

7 . فضیلت تعلیم «بسم اللّه »عظمت این ذکر و نقش آن در خودسازی و سازندگی ، ایجاب می کند که تعلیم آن ، از فضیلت فوق العاده ای برخوردار باشد . از این رو ، شگفت آور نیست که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرماید : إنَّ المُعَلِّمَ إذا قالَ لِلصَّبِیِّ : قُل : « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » ، فَقالَ الصَّبِیُّ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، کَتَبَ اللّهُ بَراءَهً لِلصَّبِیِّ ، وَ بَراءَهً لِلمُعَلِّمِ ، وَ بَراءَهً لِأَبَوَیهِ مِنَ النّارِ . (1) معلّم ، هر گاه به کودک بگوید : بگو : «بسم اللّه الرحمن الرحیم» و کودک بگوید : «بسم اللّه الرحمن الرحیم» ، خداوند ، یک بَرات آزادی از دوزخ برای کودک ، یکی برای معلّم و یکی برای پدر و مادر او می نویسد .

8 . برکات ذکر «بسم اللّه »گفتن ذکر «بسم اللّه » در آغاز هر کار ، همان طور که نشانه عبودیت ذاکر است ، صبغه الهی بودنِ کار را نیز می رساند ، بدین معنا که این ذکر ، کار را در جهت اهداف خداپسند قرار می دهد و از این رو ، کاری که با «بسم اللّه » آغاز شود ، رنگ الهی می گیرد و چون خداوند متعال ، باقی بوده ، مبدأ برکات است ، آن کار نیز باقی و پُربرکت و سودمند خواهد بود ، چنان که در حدیث قدسی آمده است : إذا قالَ العَبدُ : « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » ، قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ : بَدَأَ عَبدی بِاسمی ، وَ حَقٌّ عَلَیَّ أن اُتَمِّمَ لَهُ اُمورَهُ ، وَ اُبارِکَ لَهُ فی أحوالِهِ ... . (2)

.

1- .تفسیر القرطبی : ج 1 ص 336 ، الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی) : ج 1 ص 91 ؛ مجمع البیان : ج 1 ص 90 ، جامع الأخبار : ص 119 ح 214 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 257 ح 52 .
2- .ر . ک : ص 278 ح 115 .

ص: 203



9 . چه کاری را باید با «بسم اللَّه» آغاز کرد؟

هر گاه بنده بگوید : «به نام خداوند مهرگسترِ مهربان» ، خداوند جلّ جلاله می فرماید : «بنده ام به نام من آغاز کرد . بر من است که کارهایش را برای او تمام گردانم و به او در احوالش برکت دهم ...» . بر این اساس ، آنچه در فصل چهارم ، در تبیین خواصّ «بسم اللّه » آمده (مانند : پناهجویی ، درمان ، اجابت دعا ، تسبیح گفتن کوه ها همراه با ذاکر ، حقیر شدن شیطان ، مصون بودن از شرّ اشرار ، مصون بودن از غرق شدن ، دفع بلا و وحشت ، سنگین شدن میزان عمل و رهایی از آتش دوزخ) ، همه این امور ، در حقیقتْ تبیین و تفصیل برکات این ذکر مبارک است . البته باید توجّه داشت که این برکات ، در صورتی تحقّق خواهند یافت که ذاکر ، صادقانه این ذکر را بر زبان جاری سازد و هر چه صداقت او در گفتن این ذکر بیشتر شود ، برکات بیشتری نصیب او خواهد شد .

9 . چه کاری را باید با «بسم اللّه » آغاز کرد؟با عنایت به آنچه در تبیین برکات «بسم اللّه » بدان اشارت رفت ، گفتن این ذکر در آغاز هر کاری نیکوست . از امام علی علیه السلام روایت شده است : فَکُلُّ أمرٍ یَعمَلُهُ یَبدَأُ فیهِ ب « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ » ، فَإِنَّهُ یُبارَکُ لَهُ فیهِ . (1) هر کاری را که [ آدمی ] انجام می دهد ، چنانچه با «بسم اللّه الرحمن الرحیم» آغاز کند ، در آن کار به او برکت داده می شود . لیکن در موارد خاصّی ، گفتن این ذکر از اهمّیت و برکت بیشتری برخوردار است و آن ، مواردی است که در فصل سوم ، به تفصیل خواهد آمد .

.

1- .ر . ک : ص 216 ح 11 .

ص: 204

الفصل الأوّل : تفسیر البسمله1 / 1مَعنَی الاِسمِالکافی عن محمّد بن سنان عن الإمام الرضا علیه السلام ، قال :سَأَلتُهُ علیه السلام عَنِ الاِسمِ ما هُوَ؟ قالَ : صِفَهٌ لِمَوصوفٍ (1) . (2)

الکافی عن عبد الرحمن بن أبی نجران :کَتَبتُ إلی أبی جَعفَرٍ علیه السلام أو قُلتُ لَهُ : جَعَلَنِیَ اللّهُ فِداکَ! نَعبُدُ الرَّحمنَ الرَّحیمَ الواحِدَ الأَحَدَ الصَّمَدَ؟ قالَ : فَقالَ : إِنَّ مَن عَبَدَ الاِسمَ دونَ المُسَمّی بِالأَسماءِ أشرَکَ وکَفَرَ وجَحَدَ ولَم یَعبُد شَیئا ، بَلِ اعبُدِ اللّهَ الواحِدَ الأَحَدَ الصَّمَدَ المُسَمّی بِهذِهِ الأَسماءِ دونَ الأَسماءِ ، إِنَّ الأَسماءَ صِفاتٌ وَصَفَ بِها نَفسَهُ . (3)

.

1- .قال العلّامه المجلسی قدس سره : قوله علیه السلام : «صفه لموصوف» ، أی سمه وعلامه تدلّ علی ذات فهو غیر الذات ، أو المعنی أنّ أسماء اللّه تعالی تدلّ علی صفات تصدق علیه ، أو المراد بالاسم هنا ما أشرنا إلیه سابقا ، أی المفهوم الکلیّ الذی هو موضوع اللفظ (مرآه العقول : ج2 ص 31) .
2- .الکافی : ج 1 ص 113 ح 3 ، التوحید : ص 192 ح 5 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 129 ح 25 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 159 ح 3 .
3- .الکافی : ج 1 ص 87 ح 3 .

ص: 205



فصل یکم : تفسیر «بسم اللَّه الرحمن الرحیم»

1 / 1 معنای «اسم»

فصل یکم : تفسیر «بسم اللّه الرحمن الرحیم»1 / 1معنای «اسم»الکافی به نقل از محمّد بن سنان :از امام رضا علیه السلام در باره اسم [نام] پرسیدم . فرمود : «صفتی است برای یک موصوف» . (1)

الکافی به نقل از عبد الرحمان بن ابی نجران :به امام باقر علیه السلام نوشتم(/ گفتم) : خداوند ، مرا فدایت کند! ما بخشنده مهربان ، یگانه یکتای بی نیاز را می پرستیم؟ فرمود : «هر که نام را به جای نامیده شده به نام ها بپرستد ، مشرک و کافر و منکر است و چیزی نپرستیده است ؛ بلکه تو ، خدای یگانه یکتای بی نیازی را که نامیده شده به این نام هاست ، عبادت کن ، نه نام ها را . نام ها ، صفاتی هستند که او با آنها ، صفات خود را بیان کرده است» .

.

1- .در باره شرح این حدیث ، ر . ک : ص 198 (پانوشت 2) .

ص: 206

الکافی عن هشام بن الحکم عن الإمام الرضا علیه السلام عِندَما سَأَ لَهُ عَن أسماءِ اللّهِ وَاشتِقاقِها :یا هِشامُ ، اللّهُ مُشتَقٌّ مِن إلهٍ ، وَالإِلهُ یَقتَضی مَألوها ، وَالاِسمُ غَیرُ المُسَمّی ، فَمَن عَبَدَ الاِسمَ دونَ المَعنی فَقَد کَفَرَ ولَم یَعبُد شَیئا ، ومَن عَبَدَ الاِسمَ وَالمَعنی فَقَد کَفَر (1) وعَبَدَ اثنَینِ ، ومَن عَبَدَ المَعنی دونَ الاِسمِ فَذاکَ التَّوحیدُ ، أفَهِمتَ یا هِشامُ؟ قالَ : فَقُلتُ : زِدنی ! قالَ : إنَّ للّهِِ تِسعَهً وتِسعینَ اسما ، فَلَو کانَ الاِسمُ هُوَ المُسَمّی لَکانَ کُلُّ اسمٍ مِنها إلها ، ولکِنَّ اللّهَ مَعنیً یُدَلُّ عَلَیهِ بِهذِهِ الأَسماءِ ، وکُلُّها غَیرُهُ . یا هِشامُ ، الخُبزُ اسمٌ لِلمَأکولِ ، وَالماءُ اسمٌ لِلمَشروبِ ، وَالثَّوبُ اسمٌ لِلمَلبوسِ ، وَالنّارُ اسمٌ لِلمُحرِقِ ، أفَهِمتَ یا هِشامُ فَهما تَدفَعُ بِهِ وتُناضِلُ (2) بِهِ أعداءَنا وَالمُتَّخِذینَ مَعَ اللّهِ جَلَّ وعَزَّ غَیرَهُ؟ قُلتُ : نَعَم ، قالَ : فَقالَ : نَفَعَکَ اللّهُ بِهِ وثَبَّتَکَ یا هِشامُ . قالَ هِشامٌ : فَوَاللّهِ ما قَهَرَنی أحَدٌ فِی التَّوحیدِ حَتّی قُمتُ مَقامی هذا . (3)

الکافی عن الفتح بن یزید الجرجانی عن أبی الحسن علیه السلام ، قال :سَمِعتُهُ یَقولُ : وهُوَ اللَّطیفُ الخَبیرُ ، السَّمیعُ البَصیرُ ، الواحِدُ الأَحَدُ الصَّمَدُ ، لَم یَلِد ولَم یولَد ولَم یَکُن لَهُ کُفُوا أحَدٌ ، لَو کانَ کَما یَقولُ المُشَبِّهَهُ لَم یُعرَفِ الخالِقُ مِنَ المَخلوقِ ، ولَا المُنشِئُ مِنَ المُنشَإِ ، لکِنَّهُ المُنشِئُ ، فَرَّقَ بَینَ مَن جَسَّمَهُ وصَوَّرَهُ وأَنشَأَهُ ، إذ کانَ لا یُشبِهُهُ شَیءٌ ، ولا یُشبِهُ هُوَ شَیئا . یا فَتحُ ، أحَلتَ ثَبَّتَکَ اللّهُ! إنَّمَا التَّشبیهُ فِی المَعانی ، فَأَمّا فِی الأَسماءِ فَهِیَ واحِدَهٌ وهِیَ دالَّهٌ عَلَی المُسَمّی ، وذلِکَ أنَّ الإِنسانَ وإن قیلَ واحِدٌ فَإِنَّهُ یُخبَرُ أنَّهُ جُثَّهٌ واحِدَهٌ ولَیسَ بِاثنَینِ ، وَالإِنسانُ نَفسُهُ لَیسَ بِواحِدٍ ؛ لِأَنَّ أعضاءَهُ مُختَلِفَهٌ وأَلوانَهُ مُختَلِفَهٌ ، ومَن ألوانُهُ مُختَلِفَهٌ غَیرُ واحِدٍ ، وهُوَ أجزاءٌ مُجَزَّأَهٌ لَیسَت بِسَواءٍ ؛ دَمُهُ غَیرُ لَحمِهِ ، ولَحمُهُ غَیرُ دَمِهِ ، وعَصَبُهُ غَیرُ عُروقِهِ ، وشَعرُهُ غَیرُ بَشَرِهِ ، وسَوادُهُ غَیرُ بَیاضِهِ ، وکَذلِکَ سائِرُ جَمیعِ الخَلقِ ، فَالإِنسانُ واحِدٌ فِی الاِسمِ لا (4) واحِدٌ فِی المَعنی ، واللّهُ جَلَّ جَلالُهُ هُوَ واحِدٌ لا واحِدَ غَیرُهُ ، لَا اختِلافَ فیهِ ولا تَفاوُتَ ولا زِیادَهَ ولا نُقصانَ ... (5)

.

1- .فی التوحید والموضع الآخر من الکافی : «فقد أشرک» .
2- .اُناضل : أی اُجادل واُخاصم واُدافع. وفلان یناضل عن فلان : إذا رامی عنه وحاجَجَ ، وتکلَّم بعذره ، ودفع عنه (النهایه : ج 5 ص 72 «نضل») .
3- .الکافی : ج 1 ص 87 ح 2 وص 114 ح 2 ، التوحید : ص 220 ح 13 وفیه «تنافر أعداءنا والملحدین فی اللّه والمشرکین» بدل «تناضل به أعداءنا والمتّخذین مع اللّه جلّ وعزّ» ، الاحتجاج : ج 2 ص 203 ح 216 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 157 ح 2 .
4- .فی المصدر : «ولا» بدل «لا» ، والتصویب من المصادر الاُخری.
5- .الکافی : ج 1 ص 118 ح 1 ، التوحید : ص 185 ح 1 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 127 ح 23 وفیهما «کفوا أحد منشئ الأشیاء ومجسّم الأجسام ومصوّر الصور ، لو کان کما یقولون لم یعرف» ، بحار الأنوار : ج 4 ص 173 ح 2 .

ص: 207

الکافی به نقل از هِشام بن حکم :از امام رضا علیه السلام ، در باره نام های خدا و اشتقاق آنها پرسیدم . فرمود : «ای هشام! اللّه ، برگرفته از إلاه (پرستیدن) است و إلاه ، مقتضی مألوه (پرستش شونده) ای است . نام ، غیر از ناموَر است . پس هر که نام ، نه معنا [و ذات] را بپرستد ، کافر است و در حقیقت ، چیزی را نپرستیده است . هر که نام و معنا (ذات) ، هر دو را بپرستد ، کافر است و دو چیز را پرستیده است ، و هر که معنا را بپرستد ، نه نام را ، این ، یکتاپرستی است . فهمیدی ، ای هشام؟» . گفتم : بیشتر توضیح بده . فرمود : «خداوند ، نود و نُه نام دارد . بنا بر این ، اگر نام ، همان ناموَر باشد ، برای هر نامی از این نام ها ، خدایی خواهد بود ؛ امّا خدا ، معنایی (ذاتی) است که این نام ها ، همگی بر او دلالت دارند ؛ ولی همه این نام ها غیر از اوست (هیچ کس از این نام ها ، او نیست) . ای هشام! نان ، نامی است برای خوردنی ها ، و آب ، نامی است برای نوشیدنی ها ، و پوشاک ، نامی است برای پوشیدنی ها ، و آتش ، نامی است برای آنچه سوزنده است [ ؛ ولی هیچ یک از این نام ها مصداق خارجی خود نیستند] . فهمیدی ای هشام ، آن چنان که بتوانی پاسخ دشمنان ما و کسانی را که غیر خداوند عز و جل را با او شریک می گردانند ، بدهی و با آنان ، مبارزه کنی؟» . گفتم : آری . فرمود : «ای هشام ! خداوند ، تو را با این توضیحات ، سود دهد و استوارت بدارد!» . به خدا سوگند ، از زمانی که از آن مجلس برخاستم ، دیگر کسی در بحث توحید ، مرا شکست نداد .

الکافی به نقل از فتح بن یزید جُرجانی :از امام رضا علیه السلام شنیدم که می فرماید : «و اوست ریزبینِ آگاه ، شنوای بینا ، یگانه یکتای بی نیاز . نه فرزندی دارد و نه خود ، فرزند کسی است و هیچ کس ، همتای او نیست . اگر او چنان باشد که تشبیه کنندگان می گویند ، آن گاه ، نه آفریننده از آفریده شناخته می شود ، و نه پدید آورنده از پدید آورده ، در حالی که او پدید آورنده است . او میان کسی که جسم داده و صورت داده و پدید آورده ، تفاوت گذاشته است ؛ زیرا هیچ چیز به او نمی مانَد و او نیز به چیزی مانند نیست» . گفتم : همین طور است ، فدایت شوم! امّا فرمودی : «یکتای بی نیاز» و فرمودی : «هیچ چیز به او نمی مانَد» ، در حالی که می گوییم : خدای واحد و انسانِ واحد . آیا نه این است که در واحد بودن ، همانندند؟ فرمود : «سخن ناشدنی ای گفتی . ای فتح ! خدایت استوار بدارد ! تشبیه ، فقط در حوزه معانی است ؛ امّا در نام ها [و لفظ] ، همه یکی هستند و نام ها بر ناموَر ، دلالت دارند . توضیح ، این که وقتی گفته شود : انسانِ واحد ، در واقع ، گزارش می شود که او ، یک فرد است ، نه دو فرد ؛ امّا خودِ انسان ، واحد (بسیط) نیست ؛ چرا که اندام ها و رنگ هایش گونه گون است و کسی که رنگ هایش گونه گون باشد ، واحد نیست و دارای اجزای جدا از هم و نایکسان است ، خون او غیر از گوشت اوست و گوشتش ، غیر از خونش و عصبش ، غیر از رگ هایش و مویش ، غیر از پوستش و سیاهی اش ، غیر از سفیدی اش . دیگر مخلوقات نیز همین گونه اند . پس انسان در نام [و لفظ] ، واحد است ، در معنا [و حقیقت] ، واحد نیست ، در حالی که خداوند عز و جل یکتاست و جز او یکتایی نیست . هیچ دوگونگی و تفاوت و فزونی و کاستی ای وجود ندارد ... » .

.


ص: 208

الکافی عن ابن رئاب عن الإمام الصادق علیه السلام :مَن عَبَدَ اللّهَ بِالتَّوَهُّمِ فَقَدَ کَفَرَ ، ومَن عَبَدَ الاِسمَ دونَ المَعنی فَقَدَ کَفَرَ ، ومَن عَبَدَ الاِسمَ وَالمَعنی فَقَد أشرَکَ ، ومَن عَبَدَ المَعنی بِإِیقاعِ الأَسماءِ عَلَیهِ بِصِفاتِهِ الَّتی وَصَفَ بِها نَفسَهُ ، فَعَقَدَ عَلَیهِ قَلبَهُ ونَطَقَ بِهِ لِسانُهُ فی سَرائِرِهِ وعَلانِیَتِهِ ؛ فَاُولئِکَ أصحابُ أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام حَقّا . وفی حَدیثٍ آخَرَ : اُولئِکَ هُمُ المُؤمِنونَ حَقّا . (1)

الإمام الرضا علیه السلام مِن کَلامِهِ فِی التَّوحیدِ :أسماؤُهُ تَعبیرٌ، وأَفعالُهُ تَفهیمٌ، وذاتُهُ حَقیقَهٌ. (2)

.

1- .الکافی : ج 1 ص 87 ح 1 ، التوحید : ص 220 ح 12 ، عدّه الداعی : ص 315 ، بحار الأنوار : ج 4 ص 166 ح 7 .
2- .التوحید : ص 36 ح 2 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 151 ح 51 کلاهما عن محمّد بن یحیی والقاسم بن أیّوب العلوی ، الاحتجاج : ج 2 ص 361 ح 283 ، تحف العقول : ص 63 عن الإمام علیّ علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 4 ص 228 ح 3 .

ص: 209

الکافی به نقل از ابن رِئاب :امام صادق علیه السلام فرمود : «هر که خدا را با به وهم در آوردنش بپرستد ، کافر است . هر کس نام بدون معنا (ذات) را بپرستد ، کافر است . هر کس نام و معنا ، هر دو را بپرستد ، مشرک است . هر کس معنا را بپرستد ، با اطلاق کردن نام ها بر او با همان صفاتی که خود ، خویشتن را بدان ها وصف کرده است و به این ، اعتقاد قلبی داشته باشد و در نهان و آشکارش آن را به زبان آورد ، چنین کسانی ، پیروان راستین امیر مؤمنان علیه السلام هستند» . و در حدیثی دیگر ، آمده است که فرمود : «چنین کسانی ، مؤمن راستین هستند» .

امام رضا علیه السلام از سخنان ایشان در باره توحید :نام های او ، برای بیان است و افعالش ، برای فهماندن است و ذاتش ، حقیقت است .

.


ص: 210

1 / 2مَعنَی اللّه عزّوجلِّالإمام الکاظم علیه السلام لَمّا سُئِلَ عَن مَعنَی اللّهِ :اِستَولی عَلی ما دَقَّ وجَلَّ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام فی جَوابِ الزِّندیقِ حینَ سَأَ لَهُ : فَما هُوَ؟ :هُوَ الرَّبُّ ، وهُوَ المَعبودُ ، وهُوَ اللّهُ ، ولَیسَ قَولی : «اللّهُ» إثباتَ هذِهِ الحُروفِ : ألِفٍ ولامٍ وهاءٍ ، ولا راءٍ ولا باءٍ ، ولکِن أرجِعُ (2) إلی مَعنیً وشَیءٍ خالِقِ الأَشیاءِ وصانِعِها ، ونَعتِ هذِهِ الحُروفِ ، وهُوَ المَعنی سُمِّیَ بِهِ اللّهُ ، وَالرَّحمنُ ، وَالرَّحیمُ ، وَالعَزیزُ ، وأَشباهُ ذلِکَ مِن أسمائِهِ ، وهُوَ المَعبودُ جَلَّ وعَزَّ . (3)

الإمام العسکریّ علیه السلام فی تَفسیرِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» :اللّهُ هُوَ الَّذی یَتَأَلَّهُ إلَیهِ عِندَ الحَوائِجِ وَالشَّدائِدِ کُلُّ مَخلوقٍ عِندَ انقِطاعِ الرَّجاءِ مِن کُلِّ مَن هُوَ دونَهُ ، وتَقَطُّعِ الأَسبابِ مِن جَمیعِ ما سِواهُ ، یَقولُ : بِسمِ اللّهِ ؛ أی أستَعینُ عَلی اُموری کُلِّها بِاللّهِ الَّذی لا تَحِقُّ العِبادَهُ إلّا لَهُ ، المُغیثِ إذَا استُغیثَ ، وَالمُجیبِ إذا دُعِیَ . وهُوَ ما قالَ رَجُلٌ لِلصّادقِ علیه السلام : یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، دُلَّنی عَلَی اللّهِ ما هُوَ؟ فَقَد أکثَرَ عَلَیَّ المُجادِلونَ وحَیَّرونی! فَقالَ لَهُ : یا عَبدَ اللّهِ ، هَل رَکِبتَ سَفینَهً قَطُّ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : فَهَل کُسِرَ بِکَ حَیثُ لا سَفینَهَ تُنجیکَ ولا سِباحَهَ تُغنیکَ؟ قالَ : نَعَم . قالَ : فَهَل تَعَلَّقَ قَلبُکَ هُنالِکَ أنَّ شَیئا مِنَ الأَشیاءِ قادِرٌ عَلی أن یُخَلِّصَکَ مِن وَرطَتِکَ؟ فَقالَ : نَعَم . قالَ الصّادِقُ علیه السلام : فَذلِکَ الشَّیءُ هُوَ اللّهُ القادِرُ عَلَی الإِنجاءِ حَیثُ لا مُنجِیَ ، وعَلَی الإِغاثَهِ حَیثُ لا مُغیثَ . ثُمَّ قالَ الصَادِقُ علیه السلام : ولَرُبَّما تَرَکَ بَعضُ شیعَتِنا فِی افتِتاحِ أمرِهِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» فَیَمتَحِنُهُ اللّهُ بِمَکروهٍ لِیُنَبِّهَهُ عَلی شُکرِ اللّهِ تبَارَکَ وتَعالی وَالثَّناءِ عَلَیهِ ، ویَمحَقَ عَنهُ وَصمَهَ (4) تَقصیرِهِ عِندَ تَرکِهِ قَولَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ . قالَ : وقامَ رَجُلٌ إلی عَلیِّ بنِ الحُسَینِ علیه السلام ، فَقالَ : أخبِرنی ما مَعنی «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ»؟ فَقالَ عَلیُّ بنُ الحُسَینِ علیه السلام : حَدَّثَنی أبی عَن أخیهِ الحَسَنِ عَن أبیهِ أمیرِ المُؤمِنینَ علیهم السلام أنَّ رَجُلاً قامَ إلَیهِ فَقالَ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، أخبِرنی عَن «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ما مَعناهُ؟ فَقالَ : إنَّ قَولَکَ «اللّهُ» أعظَمُ اسمٍ مِن أسماءِ اللّهِ عز و جل ؛ وهُوَ الاِسمُ الَّذی لا یَنبَغی أن یُسَمّی بِهِ غَیرُ اللّهِ ، ولَم یَتَسَمَّ بِهِ مَخلوقٌ . فَقالَ الرَّجُلُ : فَما تَفسیرُ قَولِهِ : «اللّهُ»؟ قالَ : هُوَ الَّذی یَتَأَلَّهُ إلَیهِ عِندَ الحَوائِجِ وَالشَّدائِدِ کُلُّ مَخلوقٍ عِندَ انقِطاعِ الرَّجاءِ مِن جَمیعِ مَن دونَهُ ، وتَقَطُّعِ الأَسبابِ مِن کُلِّ مَن سِواهُ ، وَذلِکَ أنَّ کُلَّ مُتَرَئِّسٍ فی هذِهِ الدُّنیا ومُتَعَظِّمٍ فیها ، وإن عَظُمَ غِناؤُهُ وطُغیانُهُ ، وکَثُرَت حَوائِجُ مَن دونَهُ إلَیهِ ، فَإِنَّهُم سَیَحتاجونَ حَوائِجَ لا یَقدِرُ عَلَیها هذَا المُتَعاظِمُ ، وکَذلِکَ هذَا المُتَعاظِمُ یَحتاجُ حَوائِجَ لا یَقدِرُ عَلَیها ، فَیَنقَطِعُ إلَی اللّهِ عِندَ ضَرورَتِهِ وفاقَتِهِ ، حَتّی إذا کُفِیَ هَمَّهُ عادَ إلی شِرکِهِ . أما تَسمَعُ اللّهُ عز و جل یَقولُ : «قُلْ أَرَءَیْتَکُمْ إِنْ أَتَاکُمْ عَذَابُ اللَّهِ أَوْ أَتَتْکُمُ السَّاعَهُ أَغَیْرَ اللَّهِ تَدْعُونَ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ * بَلْ إِیَّاهُ تَدْعُونَ فَیَکْشِفُ مَا تَدْعُونَ إِلَیْهِ إِن شَاءَ وَتَنسَوْنَ مَا تُشْرِکُونَ» . (5) فَقالَ اللّهُ عز و جل لِعِبادِهِ : أیُّهَا الفُقَراءُ إلی رَحمَتی ، إنّی قَد ألزَمتُکُمُ الحاجَهَ إلیَّ فی کُلِّ حالٍ ، وذِلَّهَ العُبودِیَّهِ فی کُلِّ وَقتٍ ، فَإِلَیَّ فَافزَعوا فی کُلِّ أمرٍ تَأخُذونَ فیهِ وتَرجونَ تَمامَهُ وبُلوغَ غایَتِهِ ، فَإِنّی إن أرَدتُ أن اُعطِیَکُم لمَ یَقدِر غَیری عَلی مَنعِکُم ، وإن أرَدتُ أن أمنَعَکُم لَم یَقدِر غَیری عَلی إعطائِکُم ، فَأَنَا أحَقُّ مَن سُئِلَ ، وأَولی مَن تُضُرِّعَ إلَیهِ . فَقولوا عِندَ افتِتاحِ کُلِّ أمرٍ صَغیرٍ أو عَظیمٍ : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ؛ أی أستَعینُ عَلی هذَا الأَمِرِ بِاللّهِ الَّذی لا یَحِقُّ العِبادَهُ لِغَیرِهِ ، المُغیثِ إذَا استُغیثَ ، المُجیبِ إذا دُعِیَ ، الرَّحمنِ الَّذی یَرحَمُ بِبَسطِ الرِّزقِ عَلَینا ، الرَّحیمِ بِنا فی أدیانِنا ودُنیانا وآخِرَتِنا ، خَفَّفَ عَلَینَا الدِّینَ وجَعَلَهُ سَهلاً خَفیفا ، وهُوَ یَرحَمُنا بِتَمییزِنا مِن أعدائِهِ . ثُمَّ قالَ : قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : مَن حَزَنَهُ أمرٌ تَعاطاهُ فَقالَ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» وهُوَ مُخلِصٌ للّهِِ یُقبِلُ بِقَلبِهِ إلَیهِ ، لم یَنفَکَّ مِن إحدَی اثنَتَینِ : إمّا بُلوغِ حاجَتِهِ فِی الدُّنیا ، وإِمّا یُعَدُّ لَهُ عِندَ رَبِّهِ ویُدَّخَرُ لَدَیهِ ، وما عِندَ اللّهِ خَیرٌ وأَبقی لِلمُؤمِنینَ . (6)

راجع : ص 216 ح 10 و ص 218 ح 14 . و هذه الموسوعه : ج 5 ص 512 (معنی اللّه ) .

.

1- .الکافی : ج 1 ص 114 ح 3 ، التوحید : ص 230 ح 4 وفیه «سألته» ، معانی الأخبار : ص 4 ح 1 ، المحاسن : ج 1 ص 372 ح 812 وفیه «عن معنی قول اللّه : «الرَّحْمَنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی»» ، بحار الأنوار : ج 4 ص 181 ح 6 .
2- .ویمکن ضبطها أیضا بهذا الشکل : ولکِنِ ارجِع ...
3- .الکافی : ج 1 ص 84 ح 6 ، التوحید : ص 245 کلاهما عن هشام بن الحکم .
4- .الوَصْمُ : العَیب والعار . یقال : ما فی فلان وَصمه (الصحاح : ج 5 ص 2052 «وصم») .
5- .الأنعام : 40 و 41 .
6- .التوحید : ص 230 ح 5 ، معانی الأخبار : ص 4 ح 2 وفیه إلی «حیث لا مغیث» ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 21 ح 5 و 6 و 7 وص 27 ح 9 کلّها عن محمّد بن زیاد ومحمّد بن سیّار ، بحار الأنوار : ج 92 ص 232 ح 14 وص 240 ح 48 .

ص: 211



1 / 2 معنای اللَّه

1 / 2معنای اللّهامام کاظم علیه السلام در پاسخ پرسش در باره معنای اللّه :[یعنی] هر ریز و درشتی ، در قبضه قدرت اوست .

امام صادق علیه السلام در پاسخ زندیقی که از ایشان پرسید : پس او (خداوند) چیست؟ :او ، پروردگار است . او ، معبود است . او ، اللّه است . مقصودم از «اللّه » ، حروف الف و لام و ها ، و [مقصودم از ربّ] حروف راء و باء نیست ؛ بلکه مقصود ، معنا و آن وجودی است که آفریننده و سازنده موجودات و مصداق این حروف [و کلمات ]است . او ، [ذات و] معنایی است که اللّه و رحمان و رحیم و عزیز و مانند این نام ها بر او نهاده شده است . او معبود عز و جلاست .

امام عسکری علیه السلام در تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» :اللّه ، آن موجودی است که هر آفریده ای به هنگام نیازها و سختی ها ، آن گاه که امیدش از هر آنچه جز اوست ، قطع می گردد و رشته ها از ما سِوای او به کلّی بُریده می شود ، به او پناه می برد ، می گوید : «بسم اللّه » ؛ یعنی در همه کارهایم ، از آن خدایی کمک می جویم که پرستش ، جز حقّ او نیست ؛ همو که هر گاه فریادخواهی شود ، به فریاد می رسد و هر گاه او را بخوانند ، پاسخ می دهد . این ، همان چیزی است که مردی به صادق علیه السلام گفت : ای فرزند پیامبر خدا ! مرا به خدا ، راه نمایی کن که چیست؟ زیرا مجادله کنندگان ، بر من هجوم آورده اند و سرگشته ام ساخته اند! به او فرمود : «ای بنده خدا ! آیا هرگز سوار کشتی شده ای؟» . گفت : آری . فرمود : «آیا شده که کشتی ات در هم شکند و نه کشتیِ دیگری باشد که نجاتت دهد ، و نه شنا کردن به کارت آید ؟» . گفت : آری . فرمود : «آیا در آن هنگام ، از دلت گذشته است که موجودی از موجودات می تواند تو را از نابودی بِرَهاند؟» . گفت : آری . فرمود : «آن موجود ، همان خداست که می تواند آن گاه که نجات بخشی نیست ، نجاتت دهد و آن گاه که فریادرسی نیست ، به فریادت برسد» . سپس فرمود : «گاه یکی از شیعیان ما در آغاز کار خود ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نمی گوید و خداوند ، او را به رنجی گرفتار می سازد تا او را متوجّه سپاس گزاری از خداوند تبارک و تعالی گردانَد و لکّه ننگِ کوتاهی در گفتن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را از او بزُداید» . مردی نیز رو به علی بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام کرد و گفت : مرا از معنای «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»خبر ده که چیست؟ فرمود : «پدرم [حسین علیه السلام ] ، از برادرش حسن علیه السلام ، از پدرش امیر مؤمنان علیه السلام برایم نقل کرد که مردی خطاب به امیر مؤمنان گفت : ای امیر مؤمنان ! به من بگو که معنای «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» چیست ؟ [امیر مؤمنان] فرمود : کلمه اللّه ، بزرگ ترین نام از نام های خداوند عز و جل است . این ، نامی است که جز بر خدا نسِزَد که بر کسی نهاد و هیچ مخلوقی ، بِدان نامیده نمی شود» . مرد گفت : [معنا و] تفسیر کلمه «اللّه » چیست ؟ فرمود : «یعنی موجودی که هر مخلوقی در وقت نیازها و سختی هایش ، آن گاه که از هر آنچه جز اوست ، قطعِ امید شود و رشته ها از هر کسی جز او به کلّی بُریده گردد ، به او پناه می برد ؛ چرا که هر رئیسی و هر بزرگی در این دنیا ، هر اندازه هم توانگر و قدرتمند باشد و فرودستانش به او نیازمند باشند ، باز این فرودستان ، نیازهایی خواهند داشت که آن بزرگ ، از عهده برآوردن آنها بر نمی آید . خودِ آن بزرگ نیز نیازهایی پیدا می کند که قادر به تأمین آنها نیست . در این صورت ، دست نیاز و درویشی به سوی خدا دراز می کند ؛ امّا چون خواسته اش بر آورده شد ، به شرک خویش باز می گردد . نشنیده ای که خداوند عز و جلمی فرماید : «بگو : آیا دیده اید اگر عذاب خدا یا رستاخیز بر شما در آید ، آیا جز خدا را می خوانید ، اگر راستگویید؟ نه ، که تنها او را می خوانید و او اگر بخواهد اندوهی را که او را بدان می خوانید ، از شما باز می گشاید و آنچه را شریک قرار می دهید ، از یاد می برید» ؟ پس خداوند عز و جل به بندگانش می فرماید : ای نیازمندانِ به رحمت من ! شما را در هر حال ، نیازمند خودم ، و در هر زمان ، بنده خوار خودم قرار داده ام . پس در هر کاری که در پیش می گیرید و به اِتمام آن و رسیدن به نهایتش چشم امید بسته اید ، به من متوسّل شوید ؛ زیرا من اگر بخواهم به شما عطا کنم ، هیچ کس نمی تواند مانع شود ، و اگر بخواهم مانع شوم ، هیچ کس نمی تواند به شما عطا کند . پس من ، سزاوارترین کس هستم برای این که از او چیزی بخواهند ، و شایسته ترین کس هستم برای این که به او التماس شود . بنا بر این ، در آغاز هر کاری ، کوچک یا بزرگ ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بگویید ؛ یعنی در این کار ، از خدایی کمک می گیریم که بندگی ، سزاوارِ غیر از او نیست ؛ همو که هر گاه از وی فریادخواهی شود ، به فریاد می رسد و هر گاه خوانده شود ، پاسخ می دهد . بخشنده ای که از سرِ مهر ، سفره روزی را بر ما گسترده است ؛ مهربانی که در دین ما و دنیا و آخرتمان ، با ما مهربان است . دین را بر ما سبُک گرفته و آن را آسان قرار داده است و با جدا ساختن ما از دشمنان خود ، به ما رحم می آورد» . سپس فرمود : «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : هر که را پیشامدی اندوهگین گردانَد و از روی اخلاص و توجّه قلبی به خداوند بگوید : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، از دو حالْ خارج نخواهد بود : یا در دنیا به حاجتش می رسد ، یا این که نزد پروردگارش برای او به حساب می آید و برایش ذخیره می شود ؛ و البته آنچه نزد خداست ، برای مؤمنان ، بهتر و ماندگارتر است » .

ر . ک : ص 217 ح 10 و ص 219 ح 14 . همین دانش نامه : ج 5 ص 513 (معنای «اللّه ») .

.


ص: 212

. .


ص: 213

. .


ص: 214

. .


ص: 215

. .


ص: 216

1 / 3مَعنی «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ»رسول اللّه صلی الله علیه و آله : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» سُنَّهُ اللّهِ ، سَبَقَت رَحمَهُ اللّهِ غَضَبَهُ . (1)

التوحید عن الحسن بن علیّ بن فضّال :سَأَلتُ الرِّضا عَلیَّ بنَ موسی علیه السلام عَن «بِسمِ اللّهِ» ، قالَ : مَعنی قَولِ القائِلِ : «بِسمِ اللّهِ» أی أسِمُ عَلی نَفسی سِمَهً مِن سِماتِ اللّهِ عز و جلوهِیَ العِبادَهُ . قالَ : فَقُلتُ لَهُ : مَا السِّمَهُ؟ فَقالَ : العَلامَهُ . (2)

الإمام الصادق علیه السلام :لَقَد دَخَلَ عَبدُ اللّهِ بنُ یَحیی عَلی أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام فَقالَ : ... یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، ما تَفسیرُ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ؟ قالَ علیه السلام : إنَّ العَبدَ إذا أرادَ أن یَقرَأَ أو یَعمَلَ عَمَلاً ویَقولُ «بِسمِ اللّهِ» : أی بِهذَا الاِسمِ أعمَلُ هذَا العَمَلَ ، فَکُلُّ أمرٍ یَعمَلُهُ یَبدَأُ فیهِ ب «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فَإِنَّهُ یُبارَکُ لَهُ فیهِ . (3)

معانی الأخبار عن صفوان بن یحیی عمّن حدّثه عن الإمام الصادق علیه السلام :أنَّهُ سُئِلَ عَن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ؟ فَقالَ : الباءُ بَهاءُ اللّهِ ، وَالسِّینُ سَناءُ اللّهِ ، وَالمیمُ مُلکُ اللّهِ . قالَ : قُلتُ : اللّهُ؟ قالَ : الأَلِفُ آلاءُ اللّهِ عَلی خَلقِهِ مِنَ النِّعَمِ بِوِلایَتِنا ، وَاللّامُ إلزامُ اللّهِ خَلقَهُ وِلایَتَنا . قُلتُ : فَالهاءُ؟ فَقالَ : هَوانٌ لِمَن خالَفَ مُحَمَّدا وآلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم . قُلتُ : الرَّحمنُ؟ قالَ : بِجَمیعِ العالَمِ . قُلتُ : الرَّحیمُ؟ قالَ : بِالمُؤمِنینَ خاصَّهً . (4)

.

1- .الاختصاص : ص 45 ، بحار الأنوار : ج 9 ص 338 ح 20 .
2- .التوحید : ص 229 ح 1 ، معانی الأخبار : ص 3 ح 1 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 260 ح 19 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 230 ح 9 .
3- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 25 ح 7 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 242 ح 48 .
4- .معانی الأخبار : ص 3 ح 2 ، التوحید : ص 230 ح 3 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 231 ح 12 .

ص: 217



1 / 3 معنای (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ)

1 / 3معنای (بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ)پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، قانون خداست . رحمت خدا ، بر غضب او پیشی دارد .

التوحید به نقل از حسن بن علی بن فضّال :از امام رضا علیه السلام در باره «بسم اللّه » پرسیدم . فرمود : «وقتی کسی می گوید : بسم اللّه ، یعنی [می گوید] : سِمه ای از سِمات خداوند را بر خود می نهم و آن ، سِمه بندگی است» . (1) گفتم : «سِمه» چیست؟ فرمود : «نشانه» .

امام صادق علیه السلام :عبد اللّه بن یحیی بر امیر مؤمنان علیه السلام وارد شد و گفت : ... ای امیر مؤمنان! تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» چیست؟ فرمود : «بنده ، هر گاه بخواهد بخواند (2) یا کاری را انجام دهد و بسم اللّه بگوید ، معنایش این است که : من با این نام ، این کار را انجام می دهم . پس اگر هر کاری را که انجام می دهد ، با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» آغاز کند ، در آن کار به او برکت داده می شود» .

معانی الأخبار به نقل از صفوان بن یحیی ، از کسی که از امام صادق علیه السلام روایت کرده است :از امام [صادق علیه السلام ]در باره «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» سؤال شد . فرمود : «باء ، به معنای بهای (نورانیّت / زیبایی) خداست ، سین ، به معنای سنای (رفعت) خداست و میم ، به معنای مُلک (سلطنت و مالکیت) خدا» . من گفتم : «اللّه » چه؟ فرمود : «الف ، به معنای آلاء (نعمت های) خدا که نعمت ولایت ما را به خلقش ارزانی داشته است و لام ، به این معناست که خداوند ، خلقش را به ولایت ما ، ملزم ساخته است» . گفتم : «هاء» چه؟ فرمود : «اشاره به هوانِ (خواری) کسی که با محمّد و خاندان محمّد که درودهای خدا بر ایشان باد ، مخالف است» . گفتم : «الرحمن» چه؟ فرمود : «[به معنای رحمت او] نسبت به همه عالم است» . گفتم : «الرحیم» چه؟ فرمود : «[به معنای رحمت او] در خصوص مؤمنان است» .

.

1- .امام علیه السلام ، کلمه «اسم» را برگرفته از ماده «وَسَم» دانسته است که مصدر آن «سِمَه» است ، به معنای نشانه و داغ .
2- .مقصود ، خواندن قرآن است و شاید هم اعمّ از آن باشد .

ص: 218

الکافی عن عبد اللّه بن سنان :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن تَفسیرِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، قالَ : الباءُ بَهاءُ اللّهِ ، وَالسِّینُ سَناءُ اللّهِ ، وَالمیمُ مَجدُ اللّهِ ورَوی بَعضُهُم : المیمُ مُلکُ اللّهِ ، وَاللّهُ إلهُ کُلِّ شَیءٍ ، الرَّحمنُ بِجَمیعِ خَلقِهِ ، وَالرَّحیمُ بِالمُؤمِنینَ خاصَّهً . 1

راجع : هذه الموسوعه : ج 3 ص 505 (المبحث الثالث : أسماء اللّه عز و جل وصفاته) .

.


ص: 219

الکافی به نقل از عبد اللّه بن سنان :از امام صادق علیه السلام در باره تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» پرسیدم . فرمود : «باء ، [اشاره به] بهای خداست ، سین ، به سنای خدا و میم ، به مجد (شُکوه و بزرگواری) خدا» . برخی روایت کرده اند [که فرمود]: «میم، به مُلک خدا [اشاره دارد]، و اللّه ، به این که او معبود هر چیزی ، است و رحمان ، به مهربانی او با همه خلقش ، و رحیم ، به مهربانی اش با مؤمنان» .

ر . ک : همین دانش نامه : ج 5 ص 489 (مبحث سوم : نام ها و صفات خدا) .

.


ص: 220

. .


ص: 221

. .


ص: 222

الفصل الثانی : خصائص البسمله2 / 1أقرَبُ شَیءٍ إلَی الاِسمِ الأَعظَمِالمستدرک علی الصحیحین عن ابن عبّاس :إنَّ عُثمانَ بنَ عَفّانَ سَأَلَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَن «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ، فَقالَ : هُوَ اسمٌ مِن أسماءِ اللّهِ ، وما بَینَهُ وبَینَ اسمِ اللّهِ الأَکبَرِ إلّا کَما بَینَ سَوادِ العَینِ وبَیاضِها مِنَ القُربِ . (1)

الإمام الباقر علیه السلام :«بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» أقرَبُ إلَی اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ مِن ناظِرِ العَینِ إلی بَیاضِها . (2)

الإمام علیّ علیه السلام فی مَعنی بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ :إنَّ قَولَکَ «اللّهُ» أعظَمُ اسمٍ مِن أسماءِ اللّهِ ... (3)

.

1- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 738 ح 2027 ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 23 نقلاً عن البیهقی فی شُعب الإیمان والخطیب فی تاریخه ، کنزالعمّال : ج 2 ص 296 ح 4047 نقلاً عن ابن النجّار .
2- .تهذیب الأحکام : ج 2 ص 289 ح 1159 عن عبد اللّه بن یحیی الکاهلی عن الإمام الصادق علیه السلام ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 5 ح 11 عن محمّد بن سنان ، تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 21 ح 13 عن إسماعیل بن مهران وکلاهما عن الإمام الرضا علیه السلام ، تحف العقول : ص 487 عن الإمام العسکری علیه السلام وفیها «سواد» بدل «ناظر» ، بحار الأنوار : ج 92 ص 233 ح 15 .
3- .التوحید : ص 231 ح 5 ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 27 ح 9 کلاهما عن محمّد بن زیاد ومحمّد بن سیّار عن الإمام العسکری عن الإمام زین العابدین عن الإمام الحسین عن الإمام الحسن علیهم السلام ، بحار الأنوار: ج92 ص232 ح14 وص244 ح48.اُنظر تمام الحدیث فی ص182 ح537.

ص: 223



فصل دوم : ویژگی های (بسم اللَّه الرحمن الرحیم)

2 / 1 نزدیک ترین چیز به اسم اعظم است

فصل دوم : ویژگی های (بسم اللّه الرحمن الرحیم)2 / 1نزدیک ترین چیز به اسم اعظم استالمستدرک علی الصحیحین به نقل از ابن عبّاس :عثمان بن عفّان ، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، در باره «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» پرسید . ایشان فرمود : «آن ، نامی از نام های خداست و نزدیکی آن به اسم اعظم خدا ، چونان نزدیکی سیاهیِ چشم به سفیدیِ آن است» .

امام باقر علیه السلام : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، به اسم اعظم خدا نزدیک تر از مردمکِ چشم به سفیدیِ آن است .

امام علی علیه السلام در باره معنای «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» :کلمه «اللّه » ، بزرگ ترین نام از نام های خداست .

.


ص: 224

الإمام الصادق علیه السلام فی قَولِ اللّهِ عز و جل : «وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَ الْقُرْءَانَ الْعَظِیمَ» (1) :«بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» هُوَ اسمُ اللّهِ الأَکبَرُ ، وَالسَّبعُ المَثانی اُمُّ الکِتابِ ، یُثَنّی بِها فی کُلِّ صَلاهٍ . (2)

مُهج الدعوات عن معاویه بن عمّار عن الإمام الصادق علیه السلام :«بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» اسمُ اللّهِ الأکبَرُ أو قالَ : الأَعظَمُ . (3)

الإمام الرضا علیه السلام :مَن قالَ بَعدَ صَلاهِ الفَجرِ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، لا حَولَ ولا قُوَّهَ إلّا بِاللّهِ العَلیِّ العَظیمِ» مِئَهَ مَرَّهٍ ، کانَ أقرَبَ إلَی اسمِ اللّهِ الأَعظَمِ مِن سَوادِ العَینِ إلی بَیاضِها ، وإِنَّهُ دَخَلَ فیهَا اسمُ اللّهِ الأَعظَمُ . (4)

2 / 2مِفتاحُ کُلِّ کِتابٍ سَماوِیٍّرسول اللّه صلی الله علیه و آله : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» مِفتاحُ کُلِّ کِتابٍ . (5)

الإمام الباقر علیه السلام :أوَّلُ کُلِّ کِتابٍ نَزَلَ مِنَ السَّماءِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ، فَإِذا قَرَأتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» فَلا تُبالی أن لا تَستَعیذَ ، وإذا قَرَأتَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» سَتَرَتکَ فیما بَینَ السَّماءِ وَالأَرضِ . (6)

.

1- .الحِجر : 87 .
2- .مستدرک الوسائل : ج 4 ص 157 ح 4362 نقلاً عن کتاب التنزیل والتحریف للسیّاری ، بحار الأنوار : ج 92 ص 236 .
3- .مُهج الدعوات : ص 379 عن معاویه بن عمّار ، بحار الأنوار : ج 93 ص 223 ح 1 .
4- .مُهج الدعوات : ص 379 عن سلیمان بن جعفر الحمیری ، بحار الأنوار : ج 86 ص 162 ح 41 .
5- .الجامع لأخلاق الراوی وآداب السامع : ج 1 ص 407 ح 547 عن فرات بن أحنف عن الإمام الباقر علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 1 ص 555 ح 2490 .
6- .الکافی : ج 3 ص 313 ح 3 عن فرات بن أحنف .

ص: 225



2 / 2 سرآغاز هر کتاب آسمانی

امام صادق علیه السلام در باره این سخن خداوند عز و جل : «ما به تو ، سَبْعِ مثانی و قرآن بزرگ را دادیم» : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، بزرگ ترین نام خداست و سَبْعِ مَثانی ، همان «اُمّ الکتاب (سوره فاتحه)» است که در هر نمازی ، دو بار خوانده می شود .

مهج الدعوات به نقل از معاویه بن عمّار :امام صادق علیه السلام فرمود : « «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، اسم اکبر خداست» یا فرمود : «اسم اعظم خداست» .

امام رضا علیه السلام :هر کس بعد از نماز صبح ، صد مرتبه بگوید : « «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، لا حول و لا قوّه إلّا باللّه العلیّ العظیم» ، به نام اعظم خدا ، نزدیک تر از سیاهی چشم به سفیدیِ آن باشد و اسم اعظم خدا ، در این جمله ، نهفته است .

2 / 2سرآغاز هر کتاب آسمانی استپیامبر خدا صلی الله علیه و آله : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، سرآغاز هر کتاب [آسمانی] است .

امام باقر علیه السلام :سرآغاز هر کتابی که از آسمان فرود آمده ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بوده است . پس هر گاه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» گفتی ، دیگر باکی نیست که استعاذه (أعوذ بِاللّه منَ الشیطان الرجیم) نگویی ؛ زیرا هر گاه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بگویی ، تو را از [گزند] آنچه میان آسمان و زمین است ، می پوشانَد .

.


ص: 226

الإمام الصادق علیه السلام :ما نَزَلَ کِتابٌ مِنَ السَّماءِ إلّا وأَوَّلُهُ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» . (1)

عنه علیه السلام :ما أنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ کِتابا إلّا وفاتِحَتُهُ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ، وإنَّما کانَ یُعرَفُ انقِضاءُ السّورَهِ بِنُزولِ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ابتِداءً لِلاُخری . (2)

.

1- .المحاسن : ج 1 ص 111 ح 103 عن صفوان الجمّال ، بحار الأنوار : ج 92 ص 234 ح 17 .
2- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 19 ح 5 عن صفوان الجمّال ، بحار الأنوار : ج 92 ص 236 ح 29 وراجع : السنن الکبری : ج 2 ص 63 ح 2376 .

ص: 227

امام صادق علیه السلام :هیچ کتابی از آسمان نازل نشد ، مگر آن که آغازش «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بود .

امام صادق علیه السلام :خداوند ، هیچ کتابی از آسمان فرو نفرستاد ، مگر این که آغازش «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بود و پایان یافتن هر سوره و آغاز شدن سوره ای دیگر ، با نازل شدنِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» دانسته می شد .

.


ص: 228



سخنی در باره آغاز شدن کتاب های آسمانی با «بسم اللَّه»

سخنی در باره آغاز شدن کتاب های آسمانی با «بسم اللّه »ظاهرا نباید تردید کرد که همه کتاب های آسمانی ، با نام خدا آغاز شده اند ؛ ولی آیا جمله «بسم اللّه » در آغاز کتاب های آسمانی ، با پسوند «الرحمن الرحیم» بوده یا نه؟ در این باره ، دو دسته حدیث ، نقل شده است : دسته اوّل ، احادیثی که تصریح می کنند همه کتاب های آسمانی ، با جمله «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» شروع شده اند ، مانند احادیثی که ملاحظه شد . دسته دوم ، احادیثی که تصریح می کنند آیه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، قبل از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، بر هیچ پیامبری جز سلیمان علیه السلام ، نازل نشده است ؛ (1) مانند این حدیث نقل شده از امام علی علیه السلام : إنَّ اللّهَ خَصَّ مُحَمَّدا صلی الله علیه و آله وَ شَرَّفَهُ بِها وَ لَم یُشرِک مَعَهُ فیها أحَدا مِن أنبِیائِهِ ما خَلا سُلَیمانَ علیه السلام ، فَإِنَّهُ أعطاهُ مِنها «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ، یَحکی عَن بِلقیسَ حینَ قالَت : «أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتَابٌ کَرِیمٌ إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمَان وَإِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» (2) . (3)

.

1- .الأمالی ، صدوق : ص 241 ح 255 ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 591 ح 353 ، المعجم الأوسط : ج 1 ص 196 ح 625 ، سنن الدار قطنی : ج 1 ص 310 ح 29 ، فضائل القرآن ، ابو عبید : ص 216 ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 20 (به نقل از ابن مردویه و بیهقی در شُعب الإیمان) .
2- .نمل : آیه 29 30 .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 301 ح 60 ، الأمالی ، صدوق : ص 240 ح 255 ، مجمع البیان : ج1 ف ص88 ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 29 ح 10 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 227 ح 5 .

ص: 229

خداوند ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را به محمّد صلی الله علیه و آله اختصاص داد و او را به آن ، مفتخر ساخت و هیچ یک از پیامبرانش جز سلیمان علیه السلام را در آن ، شریک او نکرد ؛ چرا که به او نیز «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را عطا کرد ، آن جا که به نقل از بلقیس می فرماید : «نامه ای ارجمند به من رسیده است . آن نامه از سلیمان است و [در] آن [آمده]است: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . گفتنی است که از نظر سند ، هر دو دسته از احادیث ، ضعیف هستند ؛ امّا از نظر دلالت ، می توان میان این دو دسته ، بدین شکل جمع کرد که امام علیه السلام فرموده باشد : «أوّل کلّ کتاب نُزِّل من السماء بسم اللّه ؛ آغاز هر کتابی که از آسمان نازل شده ، بسم اللّه است» ؛ ولی راوی پنداشته که مقصود امام ، آیه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» است ؛ امّا با توجّه به تعدّد احادیث دسته اوّل ، بعید به نظر می رسد که همه راویان ، مرتکب چنین اشتباهی شده باشند . وجوه دیگری نیز برای جمع دلالیِ این دو دسته روایت ، گفته شده که از این وجه ، ضعیف ترند.

.


ص: 230

2 / 3أوَّلُ ما نَزَلَ عَلَی النَّبیِّ صلّی الله علیه و آلهرسول اللّه صلی الله علیه و آله :کانَ جَبرَئیلُ علیه السلام إذا جاءَنی بِالوَحیِ أوَّلَ ما یُلقی عَلَیَّ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (1)

الدرّ المنثور عن ابن عبّاس :أوَّلُ ما نَزَلَ جِبریلُ علیه السلام عَلی مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله قالَ لَهُ جِبریلُ علیه السلام : «بِسْمِ اللَّهِ» یا مُحَمَّدُ ، یَقولُ : اِقرَأ بِذِکرِ اللّهِ ، وَ «اللَّهِ» ذُو الاُلوهِیَّهِ وَالمَعبودِیَّهِ عَلی خَلقِهِ أجمَعینَ ، وَ «الرَّحْمَنِ» الفَعلانِ مِنَ الرَّحمَهِ ، وَ «الرَّحِیمِ» الرَّفیقُ الرَّقیقُ بِمَن أحَبَّ أن یَرحَمَهُ ، وَالبَعیدُ الشَّدیدُ عَلی مَن أحَبَّ أن یُضعِفَ عَلَیهِ العَذابَ . (2)

2 / 4أعظَمُ آیَهٍ فی کِتابِ اللّه عزّوجلِّتفسیر العیّاشی عن سلیمان الجعفری :سُئِلَ أبُو الحَسَنِ علیه السلام : أیُّ آیَهٍ أعَظَمُ فی کِتابِ اللّهِ؟ فَقالَ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (3)

السنن الکبری عن ابن عبّاس :إنَّ الشَّیطانَ استَرَقَ مِن أهلِ القُرآنِ أعظَمَ آیَهٍ فِی القُرآنِ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (4)

2 / 5تیجانُ السُّوَرِصحیح مسلم عن أنس :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : اُنزِلَت عَلَیَّ آنِفا سُورَهٌ ، فَقَرَأَ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ... » . (5)

.

1- .سنن الدارقطنی : ج 1 ص 305 ح 13 عن ابن عمر .
2- .الدرّ المنثور : ج 1 ص 23 نقلاً عن ابن جریج وابن أبی حاتم .
3- .تفسیر العیّاشی : ج 1 ص 21 ح 14 ، بحار الأنوار : ج 92 ص 238 ح 37 .
4- .السنن الکبری : ج 2 ص 73 ح 2413 .
5- .صحیح مسلم : ج 1 ص 300 ح 53 ، سنن النسائی : ج 2 ص 134 ، السنن الکبری : ج 2 ص 64 ح 2380 ، کنزالعمّال : ج 14 ص 418 ح 39127 ؛ تفسیر فرات : ص 610 ح 767 .

ص: 231



2 / 3 نخستین چیزی که بر پیامبرصلی الله علیه وآله ، نازل شد

2 / 4 باعظمت ترین آیه در کتاب خدا

2 / 5 تاجِ سوره ها

2 / 3نخستین چیزی که بر پیامبر صلی الله علیه و آله ، نازل شدپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جبرئیل علیه السلام هر گاه برایم وحی می آورد ، نخستین چیزی که بر من می افکند ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بود .

الدرّ المنثور به نقل از ابن عبّاس :نخستین بار که جبرئیل علیه السلام بر محمّد صلی الله علیه و آله فرود آمد ، به او گفت : «بسم اللّه » ای محمّد ؛ یعنی : با نام خدا بخوان . «اللّه » ، یعنی کسی که اِلاه و معبود همه خلق است . «الرحمن» ، بر وزن «فَعْلان» است ، [که] از رحمت [خدا به همگان ، سخن می گوید] ، و «الرحیم» ، یعنی نرم خو و مهربان است با کسی که دوست دارد به او رحم کند، و دور و سختگیر است نسبت به کسی که دوست دارد عذابش را دوچندان سازد .

2 / 4باعظمت ترین آیه در کتاب خداتفسیر العیّاشی به نقل از سلیمان جعفری :از ابو الحسن علیه السلام (1) سؤال شد : باعظمت ترین آیه در کتاب خدا ، کدام آیه است ؟ فرمود : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» .

السنن الکبری به نقل از ابن عبّاس :شیطان ، باعظمت ترین آیه قرآن را از اهل قرآن دزدید : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را .

2 / 5تاجِ سوره هاصحیح مسلم به نقل از اَنَس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «لَختی پیش ، سوره ای بر من فرود آمد . آن گاه ، خواند : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ... .» .

.

1- .در این جا ، منظور امام کاظم علیه السلام یا امام رضا علیه السلام است .

ص: 232

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا قَرَأَ جِبریلُ علیه السلام «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» عَلِمتُ أنَّ السّورَهَ قَد خُتِمَت . (1)

المعجم الکبیر عن ابن عبّاس :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا نَزَلَت عَلَیهِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» عَلِمَ أنَّ السّورَهَ قَد خُتِمَت ، وَاستَقبَلَ الاُخری . (2)

المستدرک علی الصحیحین عن ابن عبّاس :کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله لا یَعلَمُ خَتمَ السّورَهِ حَتّی تَنزِلَ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (3)

المستدرک علی الصحیحین عن ابن عبّاس :کانَ المُسلِمونَ لا یَعلَمونَ انقِضاءَ السّورَهِ حَتّی تَنزِلَ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، فَإِذا نَزَلَت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» عَلِموا أنَّ السّورَهَ قَدِ انقَضَت . (4)

أسباب نزول القرآن عن عبد اللّه بن مسعود :کُنّا لا نَعلَمُ فَصلَ ما بَینَ السّورَتَینِ حَتّی تَنزِلَ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (5)

.

1- .معجم السفر : ص 341 ح 1143 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 355 ح 844 نحوه وکلاهما عن ابن عبّاس .
2- .المعجم الکبیر : ج 12 ص 64 ح 12545 ، مجمع الزوائد : ج 2 ص 282 ح 2634 نقلاً عن البزّار نحوه .
3- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 356 ح 845 ، سنن أبی داود : ج 1 ص 209 ح 788 ، السنن الکبری : ج 2 ص 63 ح 2377 وفیهما «لا یعرف فصل» بدل «لا یعلم ختم» ، المعجم الکبیر : ج 12 ص 64 ح 12544 ، أسباب النزول : ص 21 ح 16 .
4- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 356 ح 846 ، السنن الکبری : ج 2 ص 63 ح 2378 ، فضائل القرآن لأبی عبید : ص 217 عن سعید بن جبیر نحوه .
5- .أسباب النزول : ص 21 ح 17 ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 20 .

ص: 233

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه جبرئیل علیه السلام «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» می گفت ، می فهمیدم که سوره[ ی قبلی ]پایان یافته است .

المعجم الکبیر به نقل از ابن عبّاس :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، هر گاه «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» بر او نازل می شد ، در می یافت که سوره[ی قبلی] ، پایان یافته و سوره دیگری آغاز شده است .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابن عبّاس :پیامبر صلی الله علیه و آله زمانی به پایان یافتنِ سوره پی می برد که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» [دیگری ]نازل می شد .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از ابن عبّاس :مسلمانان ، پایان یافتن سوره[ها ]را نمی دانستند تا آن که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نازل می شد ، و چون «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نازل می شد ، می فهمیدند که آن سوره به پایان رسیده است .

أسباب نزول القرآن به نقل از عبد اللّه بن مسعود :ما جداییِ میان دو سوره را نمی دانستیم ، مگر آن گاه که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نازل می شد .

.


ص: 234

أسباب نزول القرآن عن عبد اللّه بن عمر :نَزَلَت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فی کُلِّ سورَهٍ . (1)

الإمام الصادق علیه السلام : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» تیجانُ السُّوَرِ . (2)

2 / 6مُفتَتَحُ الصَّلاهِسنن الترمذی عن ابن عبّاس :کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله یَفتَتِحُ صَلاتَهُ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (3)

الکشف والبیان عن أبی هریره :کُنتُ مَعَ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله وَالنَّبیُّ صلی الله علیه و آله یُحَدِّثُ أصحابَهُ ، إذ دَخَلَ رَجُلٌ یُصَلّی ، وَافتَتَحَ الصَّلاهَ وتَعَوَّذَ ، ثُمَّ قالَ : «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» ، فَسَمِعَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَجُلُ! قَطَعتَ عَلی نَفسِکَ الصَّلاهَ ، أما عَلِمتَ أنَّ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» مِنَ الحَمدِ ؛ فَمَن تَرَکَها فَقَد تَرَکَ آیَهً ، ومَن تَرَکَ آیَهً مِنهُ فَقَد قُطِعَت عَلَیهِ صَلاتُهُ؟! (4)

الإمام الباقر علیه السلام عن جابر بن عبد اللّه الأنصاری :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ لی : کَیفَ تَقرَأُ إذا قُمتَ فِی الصَّلاهِ؟ قُلتُ : «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» ، قالَ : قُل : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» . (5)

.

1- .أسباب النزول : ص 21 ح 18 .
2- .نثر الدرّ : ج 1 ص 352 .
3- .سنن الترمذی : ج 2 ص 14 ح 245 ، سنن الدارقطنی : ج 1 ص 304 ح 8 وص 305 ح 11 ، السنن الکبری : ج 2 ص 70 ح 2403 کلاهما عن ابن عمر .
4- .الکشف والبیان (تفسیر الثعلبی) : ج 1 ص 104 ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 21 وفیه «أفسد» بدل «قُطِعَت» .
5- .دعائم الإسلام : ج 1 ص 159 عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 85 ص 48 ح 42 ؛ سنن الدارقطنی : ج 1 ص 302 ح 3 عن الحسین بن موسی عن الإمام الکاظم عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام وص 308 ح 22 عن الجهم بن عثمان عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام عن جابر .

ص: 235



2 / 6 آغازِ نماز

أسباب نزول القرآن به نقل از عبد اللّه بن عمر : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، با هر سوره ای نازل شده است .

امام صادق علیه السلام : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، تاج سوره هاست .

2 / 6آغازِ نمازسنن التِرمذی به نقل از ابن عبّاس :پیامبر صلی الله علیه و آله نمازش را با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» آغاز می کرد .

الکشف و البیان به نقل از ابو هُرَیره :با پیامبر صلی الله علیه و آله بودم و ایشان برای یارانش سخن می گفت که مردی وارد شد و به نماز ایستاد و نمازش را آغاز کرد و استعاذه کرد («أعوذ بِاللّه » گفت) و سپس گفت : «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» . پیامبر صلی الله علیه و آله شنید و فرمود : «ای مرد! نمازت را شکستی . مگر نمی دانی که «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، جزء [سوره] حمد است و هر که آن را ترک کند ، در واقع ، آیه ای را ترک کرده است و هر کس آیه ای از حمد را ترک کند ، نمازش شکسته شده است؟!» .

امام باقر علیه السلام به نقل از جابر بن عبد اللّه انصاری :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود : «هر گاه به نماز می ایستی ، قرائتت را چگونه شروع می کنی ؟» . گفتم : [می گویم :] «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» . فرمود : «بگو : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ . الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» » .

.


ص: 236

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا قَرَأتُم «الحَمدُ للّهِِ» فَاقرَؤوا : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، إنَّها اُمُّ القُرآنِ ، واُمُّ الکِتابِ ، وَالسَّبعُ المَثانی ، وَ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» إحداها . (1)

عنه صلی الله علیه و آله کانَ یَقولُ :«الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ» سَبعُ آیاتٍ ، إحداهُنَّ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، وَهِیَ السَّبعُ المَثانی وَالقُرآنُ العَظیمُ ، وَهِیَ اُمُّ القُرآنِ ، وَهِیَ فاتِحَهُ الکِتابِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فَقَد تَرَکَ آیَهً مِن کِتابِ اللّهِ . (3)

سنن الدارقطنی عن أبی هریره :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا قَرَأَ وهُوَ یَؤُمُّ النّاسَ ، اِفتَتَحَ الصَّلاهَ بِ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (4)

المستدرک علی الصحیحین عن اُمّ سلمه :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قَرَأَ فِی الصَّلاهِ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فَعَدَّها آیَهً ، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» آیَتَینِ ، «الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ثَلاثَ آیاتٍ ، «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» أربَعَ آیاتٍ ، وقالَ هکَذا : «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» وجَمَعَ خَمسَ أصابِعِهِ . (5)

.

1- .سنن الدارقطنی : ج 1 ص 312 ح 36 ، السنن الکبری : ج 2 ص 67 ح 2390 کلاهما عن أبی هریره ، کنزالعمّال : ج 7 ص 437 ح 19665 .
2- .السنن الکبری : ج 2 ص 67 ح 2389 ، مجمع الزوائد : ج 2 ص 282 ح 2635 نقلاً عن المعجم الأوسط وکلاهما عن أبی هریره ، کنزالعمّال : ج 1 ص 560 ح 2519 .
3- .الکشف والبیان (تفسیر الثعلبی) : ج 1 ص 104 عن طلحه بن عبیداللّه ، الدرّ المنثور : ج 1 ص 21 .
4- .سنن الدارقطنی : ج 1 ص 306 ح 17 ، السنن الکبری : ج 2 ص 69 ح 2396 عن منصور بن أبی مزاحم عن جدّه .
5- .المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 356 ح 848 ، السنن الکبری : ج 2 ص 66 ح 2385 ، صحیح ابن خزیمه : ج 1 ص 248 ح 493 نحوه .

ص: 237

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه «الْحَمْدُ لِلَّهِ» را [در نماز] می خوانید ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را هم بخوانید . سوره حمد ، اُمّ القرآن و اُمّ الکتاب (1) بوده ، سَبعِ مَثانی (2) است (هفت آیه دارد) و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، یکی از آن هفت تاست .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سوره حمد ، هفت آیه دارد . یکی از آنها «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» است . این سوره ، سَبعِ مثانی ، قرآن عظیم ، اُمّ القرآن و فاتحه الکتاب (3) است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را ترک گوید ، آیه ای از کتاب خدا را ترک گفته است .

سنن الدار قُطنی به نقل از ابو هُرَیره :پیامبر صلی الله علیه و آله هر گاه با مردم نماز جماعت می خواند ، قرائت نماز را با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» آغاز می کرد .

المستدرک علی الصحیحین به نقل از اُمّ سلمه :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نماز «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را خواند و آن را یک آیه شمرد ، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ» را آیه دوم ، «الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را آیه سوم ، «مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ» را آیه چهارم شِمُرد و «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» را که گفت ، پنج انگشتش را [به نشانه آیه پنجم ]جمع کرد .

.

1- .اُمُّ الکتاب ، یعنی : اُمُّ القرآن ، مادرِ قرآن ، اصل قرآن .
2- .سَبعِ مَثانی ، یعنی : هفت بند ، هفت آیه ، هفت ثَنا .
3- .فاتحه الکتاب ، یعنی : سرآغاز قرآن .

ص: 238

الدر المنثور عن اُمّ سلمه :قَرَأَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ * الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ * إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ * اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ» ، وقالَ : هِیَ سَبعٌ یا اُمَّ سَلَمَهَ . (1)

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» آیَهٌ مِن فاتِحَهِ الکِتابِ ، وهِیَ سَبعُ آیاتٍ تَمامُها «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (2)

الإمام الحسین علیه السلام :قیلَ لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، أخبِرنا عَن «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» أهِیَ مِن فاتِحَهِ الکِتابِ؟ فَقالَ : نَعَم ، کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقرَأُها ویَعُدُّها آیَهً مِنها ، ویَقولُ : فاتِحَهُ الکِتابِ هِیَ السَّبعُ المَثانی . (3)

سنن الدار قطنی عن عبد خیر :سُئِلَ عَلیٌّ علیه السلام عَنِ السَّبعِ المَثانی ، فَقالَ : «الحَمدُ للّهِِ» ، فَقیلَ لَهُ : إنَّما هِیَ سِتُّ آیاتٍ ! فَقالَ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» آیَهٌ . (4)

السنن الکبری عن سعید بن جبیر :عَنِ ابنِ عَبّاسٍ فی قَولِهِ : «وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی» قالَ : فاتِحَهُ الکِتابِ . قیلَ لِابنِ عَبّاسٍ : فَأَینَ السّابِعَهُ؟ قالَ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (5)

.

1- .الدرّ المنثور : ج 1 ص 12 نقلاً عن ابن الأنباری فی المصاحف .
2- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 302 ح 60 ، الأمالی للصدوق : ص 240 ح 255 کلاهما عن محمّد بن زیاد ومحمّد بن سیّار عن الإمام العسکری عن آبائه علیهم السلام ، جامع الأخبار : ص 122 ح 227 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، مجمع البیان : ج 1 ص 88 ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 29 ح 10 عن الإمام الحسن عن أبیه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 85 ص 48 ح 40 وج 92 ص 227 ح 5 .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 301 ح 59 عن محمّد بن زیاد ومحمّد بن سیّار عن الإمام العسکری عن آبائه علیهم السلام ، الأمالی للصدوق : ص 240 ح 254 ، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 59 ح 30 ، بحار الأنوار : ج 85 ص 60 ح 47 وج 92 ص 227 ح 3 .
4- .سنن الدارقطنی : ج 1 ص 313 ح 40 ، السنن الکبری : ج 2 ص 66 ح 2388 ، کنزالعمّال : ج 2 ص 296 ح 4048 وص 590 ح 4800 .
5- .السنن الکبری : ج 2 ص 66 ح 2387 وزاد فی آخره «وروی ذلک عن علی علیه السلام » ، المستدرک علی الصحیحین : ج 1 ص 737 ح 2024 ، المصنّف لعبدالرزّاق : ج 2 ص 94 ح 2629 عن عطاء نحوه .

ص: 239

الدرّ المنثور به نقل از اُمّ سلمه :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خواند : « «به نام خداوند بخشنده مهربان . سپاس ، خدای را که پروردگار جهانیان است . بخشنده مهربان است . صاحب روز جزاست . تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می خواهیم . ما را به راه راست ، راه نمایی کن . راه آنان که به ایشان نعمت دادی ، نه آنان که مورد خشم قرار گرفته اند و نه گم راهان» » . سپس فرمود : «این ، شد هفت آیه ، ای امّ سلمه ! » .

امام علی علیه السلام : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، آیه ای از فاتحه الکتاب است . فاتحه الکتاب ، هفت آیه دارد و «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، یکی از آنهاست .

امام حسین علیه السلام :به امیر مؤمنان علیه السلام گفته شد : ای امیر مؤمنان ! بفرما که آیا «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، جزء فاتحه الکتاب است ؟ فرمود : «آری . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، آن را [در قرائت نماز] می خواند و آیه ای از «حمد» به شمار می آورد و می فرمود : فاتحه الکتاب ، هفت آیه است » .

سنن الدار قُطْنی به نقل از عبد الخیر :از علی علیه السلام در باره سَبعِ مثانی سؤال شد . فرمود : «سوره حمد است» . گفته شد : آن که شش آیه است! فرمود : « «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» هم آیه است» .

السنن الکبری به نقل از سعید بن جُبَیر :از ابن عبّاس در باره آیه «و هر آینه ، به تو ، آن هفت آیه را دادیم» ، نقل شده که گفت : مقصود ، فاتحه الکتاب است . به ابن عبّاس گفته شد : پس کو آیه هفتم؟! گفت : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» است .

.


ص: 240

الکافی عن معاویه بن عمّار :قُلتُ لِأَبی عَبدِ اللّه علیه السلام : إذا قُمتُ لِلصَّلاهِ أقرَأُ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فی فاتِحَهِ القُرآنِ؟ قالَ : نَعَم . قُلتُ : فَإِذا قَرَأتُ فاتِحَهَ القُرآنِ أقرَأُ : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» مَعَ السّورَهِ؟ قالَ : نَعَم . (1)

.

1- .الکافی : ج 3 ص 312 ح 1 ، تهذیب الأحکام : ج 2 ص 69 ح 251 ، الاستبصار : ج 1 ص 311 ح 1155 .

ص: 241

الکافی به نقل از معاویه بن عمّار :به امام صادق علیه السلام گفتم : هر گاه به نماز می ایستم ، در سوره فاتحه قرآن (حمد) ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را هم بخوانم؟ فرمود : «آری» . گفتم : پس هر گاه سوره فاتحه را خواندم ، «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را نیز با سوره بخوانم ؟ فرمود : «آری» .

.


ص: 242

الفصل الثالث : مواضع البسمله3 / 1الکِتابَهُالکتاب«إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» مِفتاحُ کُلِّ کِتابٍ . (2)

الدرّ المنثور عن الشعبیّ :کانَ أهلُ الجاهِلِیَّهِ یَکتُبونَ «بِاسمِکَ اللّهُمَّ» ، فَکَتَبَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله أوَّلَ ما کَتَبَ «بِاسمِکَ اللّهُمَّ» ، حَتّی نَزَلَت : «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراهَا وَ مُرْسَاهَا» (3) فَکَتَبَ «بِسمِ اللّهِ» . ثُمَّ نَزَلَت : «ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ» (4) فَکَتَبَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ» . ثُمَّ اُنزِلَتِ الآیَهُ الَّتی فی طس : «إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» فَکَتَبَ «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» . (5)

.

1- .النمل : 30 .
2- .الجامع لأخلاق الراوی وآداب السامع : ج 1 ص 407 ح 547 عن فرات بن أحنف عن الإمام الباقر علیه السلام ، کنزالعمّال : ج 1 ص 555 ح 2490 .
3- .هود : 41 .
4- .الإسراء : 110 .
5- .الدرّ المنثور : ج 6 ص 354 نقلاً عن عبد الرزّاق وابن سعد وابن أبی شیبه وابن المنذر وابن أبی حاتم .

ص: 243



فصل سوم : جایگاه های ذکر (بسم اللَّه)

3 / 1 نگارش

فصل سوم : جایگاه های ذکر (بسم اللّه )3 / 1نگارشقرآن«آن ، [نامه ای] از طرف سلیمان است و [ مضمون ] آن ، چنین است: به نام خداوند بخشنده مهربان» .

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» ، سرآغازِ هر کتابی است .

الدرّ المنثور به نقل از شَعْبی :مردم عصر جاهلی می نوشتند : «به نام تو ، ای خداوند!» . پیامبر صلی الله علیه و آله نیز در نخستین نوشته اش ، نگاشت : «به نام تو ، ای خداوند!» ، تا آن که آیه «رفتن و لنگر انداختنش ، به نام خداست» نازل شد . پس از آن ، پیامبر صلی الله علیه و آله می نوشت : «بسم اللّه » . سپس آیه «خدا را بخوانید یا رحمان را بخوانید» نازل شد . پس از آن ، پیامبر صلی الله علیه و آله می نوشت : «بسم اللّه الرحمن» . سپس آیه ای که در سوره نمل است ، نازل شد : «این ، [نامه ای] از طرف سلیمان است و [مضمون] آن ، چنین است : به نام خداوند بخشنده مهربان» » . پس از آن ، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می نوشت : «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» .

.


ص: 244

صحیح البخاری عن المسوّر بن مخرمه ومروان فی ذِکرِ خَبرِ صُلحِ الحُدَیبِیَهِ :جاءَ سُهَیلُ بنُ عَمرٍو ، فَقالَ [ لِلنَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ] : هاتِ اکتُب بَینَنا وبَینَکُم کِتابا ، فَدَعَا النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله الکاتِبَ ، فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» . قالَ سُهَیلٌ : أمَّا الرَّحمنُ ، فَوَاللّهِ ما أدری ما هُوَ؟! ولکِنِ اکتُب «بِاسمِکَ اللّهُمَّ» کَما کُنتَ تَکتُبُ . فَقالَ المُسلِمونَ : وَاللّهِ لا نَکتُبُها إلّا «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» . فَقالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله : اُکتُب «بِاسمِکَ اللّهُمَّ» . (1)

المراسیل عن أبی مالک :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله یَکتُبُ «بِاسمِکَ اللّهُمَّ» ، فَلَمّا نَزَلَت : «إِنَّهُ مِن سُلَیْمَانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» کَتَبَها . (2)

تحف العقول عن داود الصرمی :أمَرَنی سَیِّدی [ الإِمامُ الهادی علیه السلام ] بِحَوائِجَ کَثیرَهٍ ، فَقالَ علیه السلام لی : قُل ، کَیفَ تَقولُ؟ فَلَم أحفَظ مِثلَما قالَ لی ، فَمَدَّ الدَّواهَ وکَتَبَ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أذکُرُهُ إن شاءَ اللّهُ ، وَالأَمرُ بِیَدِ اللّهِ» ، فَتَبَسَّمتُ . فَقالَ علیه السلام : ما لَکَ؟ قُلتُ : خَیرٌ . فَقالَ : أخبِرنی؟ قُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ ، ذَکَرتُ حَدیثا حَدَّثَنی بِهِ رَجُلٌ مِن أصحابِنا عَن جَدِّکَ الرِّضا علیه السلام ، إذا أمَرَ بِحاجَهٍ کَتَبَ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أذکُرُ إن شاءَ اللّهُ» فَتَبَسَّمتُ . (3)

.

1- .صحیح البخاری : ج 2 ص 977 ح 2581 ، السنن الکبری : ج 9 ص 368 ح 18807 ، المعجم الکبیر : ج 20 ص 13 ح 13 ، مسند ابن حنبل : ج 1 ص 187 ح 656 ، المستدرک علی الصحیحین : ج 2 ص 166 ح 2657 کلاهما عن عبد اللّه بن شدّاد نحوه .
2- .المراسیل : ص 86 ح 2 .
3- .تحف العقول : ص 483 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 50 ح 6 .

ص: 245

صحیح البخاری به نقل از مُسَوّر بن مِخرَمه و مروان ، در نقل ماجرای صلح حُدَیبیه :سهیل بن عمرو ، پیش آمد و [به پیامبر صلی الله علیه و آله ] گفت : بیا تا میان خود و شما ، پیمانی بنویسیم . پیامبر صلی الله علیه و آله کاتب را فرا خواند و فرمود : «[بنویس :] «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» » . سهیل گفت : به خدا سوگند که من نمی دانم رحمان چیست ؛ بلکه همچنان که پیش تر می نوشتی ، بنویس : «به نام تو ، ای خداوند!» . مسلمانان گفتند : به خدا سوگند ، جز «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» نمی نویسیم . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : «بنویس : به نام تو ، ای خداوند!» .

المراسیل به نقل از ابو مالک :پیامبر صلی الله علیه و آله [در مکتوباتش] می نوشت : «به نام تو ، ای خداوند!» ؛ امّا چون این آیه نازل شد : «این ، [نامه ای] از طرف سلیمان است و [مضمون ]آن ، چنین است : «به نام خداوند بخشنده مهربان»» . پس از آن ، پیامبر صلی الله علیه و آله همین «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» را می نوشت .

تحف العقول به نقل از داوود صَرمی :سَرورم [امام هادی علیه السلام ] دستورهای بسیاری به من داد که انجام بدهم . سپس به من فرمود : «بگو که چه می گویی» . من ، عینِ آنچه را به من فرموده بود ، به یاد نداشتم . لذا دوات را برداشت و نوشت : « «به نام خداوند بخشنده مهربان» . به خواستِ خدا ، به یادم خواهد ماند ؛ و کارها در دست خداست» . من لبخندی زدم . ایشان فرمود : «چه شد؟» . گفتم : خیر است ! فرمود : «به من بگو» . گفتم : فدایت شوم ! به یاد حدیثی افتادم که یکی از شیعیان ، از جدّ شما امام رضا علیه السلام برایم نقل کرد که هر گاه دستور کاری را می داد ، می نوشت : « «به نام خداوند بخشنده مهربان» . به خواست خدا ، یادم خواهد ماند» . پس لبخند زدم .

.


ص: 246

تحف العقول :کانَ [ الإِمامُ الرِّضا] علیه السلام إذا أرادَ أن یَکتُبَ تَذَکُّراتِ حَوائِجِهِ ، کَتَبَ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أذکُرُ إن شاءَ اللّهُ» ، ثُمَّ یَکتُبُ ما یُریدُ . (1)

کشف الغمّه :رُوِیَ عَن جَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ علیه السلام أنَّهُ قالَ لِمَولاهُ نافِذٍ : إذا کَتَبتَ رُقعَهً أو کِتابا فی حاجَهٍ ، فَأَرَدتَ أن تُنجِحَ حاجَتَکَ الَّتی تُریدُ ، فَاکتُب رَأسَ الرُّقعَهِ بِقَلَمٍ غَیرِ مَدیدٍ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، إنَّ اللّهَ وَعَدَ الصّابِرینَ المَخرَجَ مِمّا یَکرَهونَ ، وَالرِّزقَ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبونَ ، جَعَلَنَا اللّهُ وَإیّاکُم مِنَ الَّذینَ لا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنونَ» . قالَ نافِذٌ : فَکُنتُ أفعَلُ ذلِکَ فَتُنجِحُ حَوائِجی . (2)

مستدرک الوسائل عن بعض الرواه من أصحابنا :قالَ : مِن حَقِّ القَلَمِ عَلی مَن أخَذَهُ ، إذا کَتَبَ أن یَبدَأَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ . (3)

راجع : ص 312 (آداب البسمله / تجوید الکتابه) .

3 / 2الصَّباحُ وَالمَساءُرسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن وَصایاهُ لِعَلِیٍّ علیه السلام :یا عَلِیُّ ، اُغدُ بِسمِ اللّهِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ بارَکَ لِاُمَّتی فی بُکورِها . (4)

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ عَلیَّ بنَ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِما کانَ إذا أصبَحَ قالَ : «أبتَدِئُ یَومی هذا بَینَ یَدَی نِسیانی وعَجَلَتی بِاسمِ اللّهِ وما شاءَ اللّهُ» ، فإذا فَعَلَ ذلِکَ العَبدُ أجزَأَهُ مِمّا نَسِیَ فی یَومِهِ . (5)

.

1- .تحف العقول : ص 443 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 335 ح 12 .
2- .کشف الغمّه : ج 2 ص 374 ، بحار الأنوار : ج 76 ص 50 ح 8 .
3- .مستدرک الوسائل : ج 8 ص 434 ح 9918 نقلاً عن التنزیل والتحریف للسیّاری .
4- .تاریخ بغداد : ج 3 ص 54 الرقم 997 عن عبدالعظیم بن عبد اللّه الحسنی عن الإمام الجواد عن آبائه علیهم السلام ، کنزالعمّال : ج 7 ص 815 ح 21537 ؛ الأمالی للطوسی : ص 136 ح 220 وفیه «علی اسم اللّه » بدل «باسم اللّه » ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 122 کلاهما عن عبدالعظیم بن عبد اللّه الحسنی ، کشف الغمّه : ج 3 ص 135 عن أحمد بن علیّ بن ثابت وکلّها عن الإمام الجواد عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، بحار الأنوار : ج 78 ص 78 ح 50 .
5- .الکافی : ج 2 ص 523 ح 5 عن محمّد بن مسلم ، الاُصول الستّه عشر : ص359 ح 601 عن محمّد بن مسلم عن الإمام زین العابدین علیه السلام نحوه ، بحار الأنوار : ج 86 ص 288 ح 49 .

ص: 247



3 / 2 بامداد و شامگاه

تحف العقول :[امام رضا علیه السلام ] هر گاه می خواست کارهای خود را یادداشت کند ، می نوشت : «به نام خداوند بخشنده مهربان . به خواست خدا ، به یادم خواهد ماند» . سپس مطالب خود را می نوشت .

کشف الغمّه :روایت شده است که امام صادق علیه السلام به غلامش نافذ فرمود : «هر گاه کاغذی یا نامه ای برای حاجتی نوشتی و خواستی به حاجت خود برسی ، در بالای کاغذ ، با قلمی ناآغشته به مرکّب بنویس : به نام خداوند بخشنده مهربان . خدا به شکیبایان وعده داده است که از آنچه ناخوش دارند ، نجات یابند و از جایی که گمان نمی کنند ، روزی داده شوند . خدا ، ما و شما را از آن کسانی قرار دهد که نه بیمی به آنان می رسد و نه اندوهگین می شوند » . نافذ می گوید : از آن پس ، من به این دستور ، عمل می کردم و حاجت هایم برآورده می شد .

مستدرک الوسائل به نقل از یکی از راویان شیعه :یکی از حقوق قلم بر کسی که آن را به دست می گیرد ، این است که هر گاه چیزی می نویسد ، با «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» آغاز کند .

ر . ک : ص 313 (آداب «بسم اللّه » / نیکو نوشتن «بسم اللّه ») .

3 / 2بامداد و شامگاهپیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفارش به علی علیه السلام :ای علی ! بامدادان ، با نام خدا ، در پیِ کار خود بیرون شو ؛ زیرا خداوند برای امّت من ، در بامدادانشان ، برکت نهاده است .

.


ص: 248

عنه علیه السلام :مَن قالَ إذا أصبَحَ : «أبتَدِئُ فی یَومی هذا بَینَ یَدَی نِسیانی وعَجَلَتی بِاسمِ اللّهِ» ، أجزَأَهُ عَلی ما نَسِیَ مِن طَعامٍ أو شَرابٍ . (1)

عنه علیه السلام :لا تَدَع أن تَقولَ : «بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ» فی کُلِّ صَباحٍ ومَساءٍ ، فَإِنَّ فی ذلِکَ إصرافا لِکُلِّ سُوءٍ . (2)

3 / 3الخُروجُ مِنَ البَیتِ وَالدُّخولُ فیهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا خَرَجَ الرَّجُلُ مِن بَیتِهِ فَقالَ : «بِسمِ اللّهِ» ، قالَتِ المَلائِکَهُ لَهُ : سَلِمتَ . فَإذا قالَ : «لا حَولَ ولا قُوَّهَ إلّا بِاللّهِ» ، قالَت لَهُ المَلائِکَهُ : کُفیتَ . فَإِذا قالَ : «تَوَکَّلتُ عَلَی اللّهِ» ، قالَتِ المَلائِکَهُ لَهُ : وُقیتَ . (3)

الإمام الباقر علیه السلام :مَن قالَ حینَ یَخرُجُ مِن مَنزِلِهِ : «بِسمِ اللّهِ ، حَسبِیَ اللّهُ ، تَوَکَّلتُ عَلَی اللّهِ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ خَیرَ اُموری کُلِّها ، وأَعوذُ بِکَ مِن خِزیِ الدُّنیا وعَذابِ الآخِرَهِ» ، کَفاهُ اللّهُ ما أهَمَّهُ مِن أمرِ دُنیاهُ وآخِرَتِهِ . (4)

الإمام الصادق علیه السلام :إذا دَخَلتَ مَنزِلَکَ ، فَقُل : «بِسمِ اللّهِ ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ ، وأَنَّ مُحَمَّدا رَسولُ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وعَلی أهلِ بَیتِهِ» ، وسَلِّم عَلی أهلِکَ . وإن لَم یَکُن فیهِ أحَدٌ فَقُل : «بِسمِ اللّهِ وسَلامٌ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، السَّلامُ عَلَینا وعَلی عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ» ؛ فَإِذا قالَ ذلِکَ فَرَّ الشَّیطانُ مِن مَنزِلِهِ . (5)

.

1- .دعائم الإسلام : ج 2 ص 118 ح 394 ، بحار الأنوار : ج 66 ص 384 ح 50 .
2- .المقنع : ص 543 ، الدعوات : ص 85 ح 218 ، بحار الأنوار : ج 86 ص 283 ح 45 .
3- .قرب الإسناد : ص 66 ح 211 عن مسعده بن صدقه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، بحار الأنوار : ج 76 ص 168 ح 10 .
4- .الکافی : ج 2 ص 541 ح 3 ، المحاسن : ج 2 ص 90 ح 1239 ، الأمان : ص 106 کلّها عن أبی حمزه الثمالی ، بحار الأنوار : ج 76 ص 240 ح 21 .
5- .الاُصول الستّه عشر : ص 234 ح 273 عن جابر ، مشکاه الأنوار : ص 341 ح 1093 ، جامع الأخبار : ص 231 ح 592 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 76 ص 11 ح 46 .

ص: 249



3 / 3 هنگام خارج شدن از خانه یا وارد شدن به آن

امام صادق علیه السلام :علی بن الحسین که درودهای خدا بر آن دو باد ، هر گاه صبح خود را آغاز می کرد ، می فرمود : « امروزِ خود را ، پیش از فراموش کردنم و شتاب ورزیدنم ، با نام خدا و به خواست خدا ، آغاز می کنم» . پس هر گاه بنده ای چنین کند ، او را از آنچه در آن روز فراموش کند ، بسنده باشد . (1)

امام صادق علیه السلام :هر کس هنگام صبح بگوید : «امروزِ خود را پیش از فراموشی و شتابکاری ام ، به نام خدا آغاز می کنم» ، همین ذکر ، او را برای آنچه [از ذکر بسم اللّه ]که در هنگام خوردن یا نوشیدن فراموش کند ، کفایت می نماید .

امام صادق علیه السلام :گفتن ذکرِ «به نام خدا و به یاری خدا» را در هر بامداد و شامگاه ، ترک مکن ؛ زیرا این ذکر ، هر گونه بدی ای را می گردانَد .

3 / 3هنگام خارج شدن از خانه یا وارد شدن به آنپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر گاه شخص در هنگام خارج شدن از خانه اش بگوید : «به نام خدا» ، فرشتگان به او می گویند : به سلامت ! هر گاه بگوید : «هیچ نیرو و توانی نیست ، مگر به [مدد] خداوند» ، فرشتگان به او می گویند : «خدا ، یارَت باد !» و هر گاه بگوید : «به خدا توکّل کردم» ، فرشتگان می گویند : «خدا ، نگهدارت باد !» .

امام باقر علیه السلام :هر کس در هنگام بیرون رفتن از خانه اش بگوید : «به نام خدا . خدا ، مرا بس است . به خدا توکّل می کنم . بار خدایا! در همه کارهایم ، از تو خیر درخواست می کنم ، و از خواری در دنیا و عذاب آخرت ، به تو پناه می آورم» ، خداوند ، غم ها و نگرانی های دنیا و آخرت او را برطرف می سازد .

.

1- .یعنی : پیش از آن که دچار فراموشی شود و بدون بردنِ نام خدا به کاری مشغول شود ، در همان آغاز صبح ، بگوید : «با نام خدا و به خواست خدا ! » . پس هر گاه این جمله را بگوید ، چنانچه در طول روز یادش برود که قبل از کاری «بسم اللّه » بگوید ، همان که در آغاز روز گفته است ، برایش کفایت می کند و جای گزین مواردی خواهد شد که فراموش می کند . م .

ص: 250

الإمام الرضا علیه السلام :کانَ أبی علیه السلام إذا خَرَجَ مِن مَنزِلِهِ قالَ : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، خَرَجتُ بِحَولِ اللّهِ وقُوَّتِهِ ، لا بِحَولٍ مِنّی ولا قُوَّتی ، بَل بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ یا رَبِّ ، مُتَعَرِّضا لِرِزقِکَ ، فَائتِنی بِهِ فی عافِیَهٍ . (1)

راجع : نهج الذکر : ج 2 ص 88 (أهمّ مواضع الحوقله / عند الخروج من البیت) .

3 / 4الوُضوءُرسول اللّه صلی الله علیه و آله مِن وَصایاهُ لِعَلِیٍّ علیه السلام :یا عَلِیُّ ، إذا تَوَضَّأتَ فَقُل : «بِسمِ اللّهِ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَ لُکَ تَمامَ الوُضوءِ ، وتَمامَ الصَّلاهِ ، وتَمامَ رِضوانِکَ ، وتَمامَ مَغفِرَتِکَ» ، فَهذا زَکاهُ الوُضوءِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إن قالَ [ العَبدُ] فی أوَّلِ وُضوئِهِ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ، طَهُرَت أعضاؤُهُ کُلُّها مِنَ الذُّنوبِ . (3)

.

1- .الکافی : ج 2 ص 542 ح 7 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 6 ح 11 ، المحاسن : ج 2 ص 91 ح 1241 کلّها عن محمّد بن سنان ، بحار الأنوار : ج 76 ص 169 ح 13 وص 171 ح 21 .
2- .جامع الأخبار : ص 165 ح 394 ، بحار الأنوار : ج 80 ص 317 ح 9 .
3- .التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 521 ، بحار الأنوار : ج 80 ص 316 ح 7 .

ص: 251
.